یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024

حوزه/  حجت الاسلام آقا شریفیان گفت: زیبایی شناسی علامه، زیبایی شناسی جامعی است که هم حوزه اخلاق را در بر می گیرد، و هم زیبایی های محسوس را، دیدگاه زیباشناختی علامه توحید محور است و تمامی زیبایی ها را آفریده خدا می داند و تمامی آفریده های خدا را زیبا می داند.

به گزارش خبرگزاری حوزه از اصفهان، حجت الاسلام مهرداد آقاشریفیان، صبح امروز در نشست علمی با موضوع «حکمت هنرو زیباشناسی در آراء علامه طباطبایی» که به همت معاونت پژوهش حوزه علمیه اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: آغاز تفکرات فلسفی در باب هنر و زیبایی را مقارن با پیدایش و تکوین اندیشه های فلسفی توسط نخستین فیلسوفان یونان و شرق دانسته اند.

وی ادامه داد به بیان دیگر، همواره پرسش از چیستی زیبایی و هنر از جمله مسائلی بوده که ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است، گرچه گاه این مسائل به صورت تبعی و در ضمن مسائل دیگر و نه به صورت بی واسطه و مستقیم برای برخی از فیلسوفان مطرح بوده است.

آقاشریفیان تصریح کرد: ابتناء آثار هنری بر مکتب نظری مربوطه از فلسفه هنر، شبیه ابتناء روبنای یک ساختمان به زیربنای آن است، هنرمند بسته به اینکه چه تعریفی از هنر یا زیبایی دارد، آثار هنری او متفاوت و متنوع می شود.

عضو مجمع عالی حکمت اسلامی اصفهان افزود: هنرمندان مسلمان اگر بخواهند مبتنی بر مکاتب زیباشناختی غربی به خلق آثار هنری بپردازند، به طور طبیعی حرف بدیع و متفاوتی که چشمگیر و شاخص هم باشد، نخواهند داشت، چون در همه این مکتب ها شاهکارهای هنری متعددی خلق شده است و حرف آخر را هنرمندان بزرگ غربی پیشاپیش زده اند.

آقا شریفیان اذعان کرد: مصادیق هنر در اسلام شامل تمام زندگی انسان می‌شود؛ از خانه و کوچه و بازار و مسجد گرفته تا قاشق و ظرف آبخوری؛ تمام اینها مظاهر. هنر هستند، هنر در تمام مظاهر زندگی تجلی دارد و به‌صرف تصویر و نقش و نگارپردازی محدود نمی‌شود.

وی ادامه داد: هنر آن نوع سازندگی است که با زیبایی توأم باشد و غایت آن زیبایی و بیان زیبایی باشد، در ضمن، باید اضافه کنیم که زیبایی یک صفت الهی است و اصولاً لازمة واقعیت و حقیقت و وجود، زیبایی است و خداوند همه‌چیز را زیبا آفریده است (اعوانی).

آقاشریفیان عنوان کرد: هنر، شکلی نو و دلپذیر و نمودی پرجاذبه از حقیقتی اصیل و ماهیتی آرمانی است که ریشه در فطرت پاک انسان داشته، این تعریف دارای سه رکن اصلی است، از جمله دارای فرم و محتوای به هم پیوسته‌ای است که پیوندشان ناگسستنی بوده، دوم برخوردار از خاستگاه و خواستگاه فطری وسوم دارای ماهیتی حقیقی و غایتی سودمند است.

وی بیان کرد: اثر هنری حداقل دارای ۶ شرط و شاخص چون تولید زیبایی، بازنمایی، همانندسازی، آفرینش فرم‌ها، بیان احساسات از سوی هنرمند و تولید تجربه زیبایی‌شناسی و ایجاد تکان یا ضربه است.

عضو مجمع عالی حکمت اسلامی اصفهان خاطرنشان کرد: علامه طباطبایی هنر را یکی از نمودها و جلوه‌های بسیار شگفت‌انگیز و سازنده حیات بشری دانسته و نمود هنری را جایگاه تلاقی روحی بزرگ که دارای نبوغ هنری بوده با دیگر ارواح تماشاگر دانسته است.

وی اضافه کرد:علامه طباطبایی زیبایی را نمودی نگارین و شفاف بر روی کمال می‌داند که عبارت است از قرار گرفتن یک موضوع در مجرای بایستگی‌ها و شایستگی‌های مربوط به خود، همچنین هنر را به دو دسته «هنر پیرو» و «هنر پیشرو» تقسیم کرده و معتقد است معنای پدیده‌ پیرو آن است که از خواسته‌ها و تمایلات و اخلاقیات رسمی و دانسته‌های معمولی تبعیت می‌نماید.

آقاشریفیان توضیح داد: علامه طباطبایی هنر را متشکّل از سه قطب یا مرحله می‌دانست، قطب یکم، احساس خاصی است که معلول نبوغ یا اشتیاق خاص است و از مقوله خیال و اعتبارات و توهمات نیست، قطب دوم، کارگاه مغز و روان است که هنگامی که احساس و فعّالیت هنری مانند چشمه سار زلال به جریان افتاد از مختصّات کارگاه مغز و روان به همراه کیفیّت پذیرفته و با مختصّات هویّت نفس آدمی توجیه گشته و آماده بروز در صفحه جامعه می شود و قطب سوم؛ عبارت است از وجود عینی هنر در جهان خارجی؛ در این قطب یا در این مرحله است که هنر با مردم جامعه ارتباط برقرار می‌کند.

وی تشریح کرد: برای زیبایی یک چیز دو عنصر لازم است: تناسب اجزا با یکدیگر، و تناسب مجموع آنها با هدف وجودی آن شیء. ، پس باید سنجید که آیا اجزا و اعضای یک پدیده در نسبت با یکدیگر به گونه ای که باید باشند، هستند و نیز آیا مجموع آنها با آنچه از نوعشان به طور طبیعی انتظار می رود، سازگار است یا خیر، در امور نامحسوس که اجزایی وجود ندارد، سازگاری یا ناسازگاری آن امر با سعادت فرد و جامعه، ملاک زیبایی و زشتی است.

عضو مجمع عالی حکمت اسلامی اصفهان ابراز کرد: علامه طباطبایی، حُسن و جمال را معنایی وجودی و زشتی و بدی را امری عدمی می داند که تقابل آنها، از نوع ملکه و عدم ملکه است و بدین ترتیب، زیبا به چیزی می‌گویند که آنچه را باید داشته باشد، واجد باشد و زشت آن چیزی است که آنچه را که باید داشته باشد، فاقد باشد.

آقا شریفیان بیان کرد: عامل دیگری که موجب زشت به نظر رسیدن اشیاء می شود، آن است که آن را با موجودی دیگر مقایسه کنیم، سپس با طبیعت خودمان بسنجیم و آن را نامطبوع و زشت بدانیم، این زشتی و بدی نیز در حقیقت به همان معنای اول بر می‌گردد.

وی تصریح کرد: بشر نخستین بار زشتی و زیبایی را در همنوع خود تجربه کرد، این زیبایی در آفرینش موزون و تناسب اندام ها، به ویژه در چهره نمود داشت، بعد از تشخیص زیبایی در همنوع خود، به زیبایی‌هایی که در سایر موجودات طبیعی است، متوجه شد، او پس از این مرحله، زشتی و زیبایی را از چارچوب محسوسات خارج ساخت و آن را به کارها و معانی اعتباری توسعه داد و نیز دامنه آن را گسترده‌تر کرد تا حوادث خارجی و پیشامدهایی را که در طول زندگی پیش می‌آید، شامل شود.

عضو مجمع عالی حکمت اسلامی اصفهان گفت: علامه، حُسن و قبح را دو صفت نسبی و اضافی می داند که امور با توجه به کمال نوع انسانی یا خوشبختی فرد و امثال آن، به زشت و زیبا و خوب و بد بودن توصیف می‌شوند، اما در عین حال این صفت حسن و قبح گاه ثابت و دائمی است، و گاه متغیر.

وی در تبیین پنجمین توضیح، اظهار کرد: خوبی، زیبایی، کمال و تابناکی همه از آنِ خداوند متعال است و تمامی زیبایی ها نمونه ای است که حکایتگر آن زیبایی و کمال نامتناهی و حسن مرز ناپذیر است، زیرا هر آنچه غیر خداوند است، آیت و نشانه اوست و نشان از خود چیزی ندارد و تنها حکایتگر صاحب نشان است.

آقاشریفیان اظهار کرد: علامه طباطبایی، آفرینش الهی را سراسر زیبا و حسن می خواند و هر آفریده ای، اجزا و اندام هایش متناسب با یکدیگر است و مجموع آن اجزا نیز مجهز به امکاناتی است که آن موجود را به کمال و سعادت خویش می رساند؛ به گونه ای که از آن بهتر و کامل‌تر تصور ندارد و هیچ موجودی بدان جهت که موجود و مخلوق است، متصف به زشتی نمی‌شود.

وی یادآور شد: برخی لذت ها موافق هوای انسان است و باعث از میان رفتن سعادت اخروی و زندگی پاک دنیوی او می شود، چنین لذتی انحراف از فطرت سلیم و برخاسته از وسوسه های شیطانی و لغزش های نفسانی است که منسوب به شیطان است و نمی تواند بدون واسطه، منسوب به خداوند سبحان باشد؛ چون او نظام هستی را به گونه ای طراحی کرده که اشیاء به غایت و سعادت خود برسند، محال است خداوند متعال از سویی به خیر و نیکی فرا خواند، و از سویی دیگر به زشتی و بدی.

عضو مجمع عالی حکمت اسلامی اصفهان بیان کرد: علامه برای زیبایی و زینت ارزش و جایگاه والایی قائل است و معتقد است زیبایی و زینت از مهم ترین ارکانی است که جامعه انسانی بر آن پی ریزی شده است و اگر به طور فرضی در جامعه ای زینت از بیخ و بن برداشته شود، آن جامعه از هم خواهد پاشید؛ زیرا مفهوم از میان رفتن زینت، برداشته شدن خوبی و بدی، دوستی و دشمنی، خواستن و نخواستن و مانند آن است که بدون آنها اجتماع انسانی مصداق نخواهد داشت.

وی عنوان کرد: زیبایی شناسی علامه، زیبایی شناسی جامعی است که هم حوزه اخلاق را در بر می گیرد، و هم زیبایی های محسوس را، و آن دو را کنار یکدیگر می آورد، این دیدگاه وجه مشترک میان آن دو و نیز چگونگی انتقال از زیبایی محسوس به امور اخلاقی و امور خوشایند را توضیح می دهد، در نتیجه اصول حاکم بر زیبایی های طبیعی، در زیبایی های اخلاقی نیز متناسب با آن جریان دارد.

آقا شریفیان تصریح کرد: دیدگاه زیباشناختی علامه توحید محور است و تمامی زیبایی ها را آفریده خدا می داند و تمامی آفریده های خدا را زیبا می داند، برای دفع شبهه وجود زشتی ها و بدی ها در هستی، آنها را امور عدمی و مقایسه ای می داند و تزیینات شیطان را مستقیم به خداوند نسبت نمی دهد، این دیدگاه در عین آنکه زیبایی و زینت را لازم می شمرد و برای آن جایگاه والایی قائل است، آن را صحنه آزمون و گذرگاهی برای رسیدن به زیبایی های ابدی می داند.

عضو مجمع عالی حکمت اسلامی اصفهان در پایان گفت: کاستی دیدگاه زیبایی شناختی علامه آن است که وی به هنرهای انسانی نپرداخته است، این مسأله نیز با توجه به دانش ها و شخصیت علامه و نیز اثر مورد بررسی از ایشان که تفسیر است، طبیعی می نماید.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha